لانا و دوستش تری، مادمازل جاستین خیره کننده را اغوا می کنند، که منجر به یک سه نفری وحشیانه می شود. خواسته های تب آلود لانا در حالی که او کتک می خورد، صورتش را فاک می کند، و بیدمشک او توسط هر دو نفر لعنت می شود، برآورده می شود و به یک صورت نامرتب و پایان پوشیده از تقدیر ختم می شود.